کد مطلب:211440 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:101

بیان علامه مجلسی در نقل قول اطباء
علامه مجلسی در این جا می گوید چون امام (ع) فرمود اطباء برخلاف این معتقدند ما هم نظریه اطباء را درباره قوای طبیعی بدن نقل می كنیم تا روش قدما معلوم گردد - حكماء اطباء گفته اند آدمی را چند قوه است كه با نباتات و حیوانات شركت دارند و قوائی دارد كه فقط با حیوان شریك است و قوای چندی دارد كه مخصوص خود انسان است.

1- اول قوه غاذیه و آن است كه غذا را مستحیل می نماید كه مناسب هر عضوی گردد و مشابه و مشاكل آن شود - و احتیاج به این قوه از آن جهت است كه تكون بدن از اجزاء رطوبتی است و باید غریزه حرارتی هم باشد كه آن رطوبت را تعدیل كند و با حرارت مقداری از رطوبات بدن به تحلیل می رود و این قوه غاذیه را خداوند در بدن قرار داده و از دوران جنینیه جلب غذا می كند تا بزرگ شود.

2- قوه ی نامیه آن است كه این غذا را در اعضاء اصلیه بدن وارد نماید تا نمو كند مانند استخوان و عصب و رگ و پی و امثال آن كه از اول نطفه بین آنها تقسیم شده است و این قوه تا سی سال در بدن حالت نمو دارد و بعد متوقف می گردد.



[ صفحه 300]



3- اما قوه مولده برای توالد و تناسل است كه اگر انسان تولیدمثل نكند كارخانه آدم سازی تعطیل می شود و نسل مقطوع می گردد.

می گویند قوه غاذیه چهار خدمتكار دارد جاذبه - ماسكه - هاضمه - دافعه كه هر یك وظایفی دارند مخصوصا هاضمه چهار هضم می كند تا فضولات را دفع نماید:

اول هضم در دهان معده است.

دوم هضم در جگر.

سوم هضم در رگهای بدن.

چهارم هضم در اعضاء می باشد كه از خلل و فرج رگها ترشح می شود به اعضاء بدن می رسد كه در اصطلاح طب قدیم یونان كینوس - كیلوس - ماساریقا - كیموس گویند.

قوه دافعه برای آن است كه فضلات هضم چهارم را دفع كند.

مولده آن است كه از خون مقداری در خصیه ها برده به منی مبدل سازد تا مستعد بقاء نسل شود و این مقدار مشترك بین نباتات است.

اما آنچه مشترك بین حیوانات است در نباتات نمی باشد و آن دو قوه محركه و مدركه است كه اولی منقسم به باعثه - فاعله می گردد كه با محركه تصویر ادراكات می كند و با باعثه تحریك اعضاء می نماید برای جلب مطلوب خود كه به نام شهویه و غضبیه و فاعلیه نیز گفته اند.